"مرگ از نگاه مارتین بوبر؛ رابطه «من-تو» و معنای واقعی مواجهه با پایان"
مرگ پایان نیست؛ بلکه آغاز رابطهای واقعیتر است. آیا میتوانی مرگ را اینگونه ببینی؟ مارتین بوبر اینگونه فکر میکند.
مرگ از نگاه هگل: تجربهای در خدمت خودآگاهی و روح جهانی
برای هگل، مرگ شکست نیست؛ لحظهایست که فرد از خودِ محدود عبور میکند تا در "روح جهانی" ادغام شود. مرگ، نفی ضروری زندگیست؛ اما نه برای پایان، بلکه برای تولد آگاهی و آزادی. آیا حاضری خودت را ببازی تا به حقیقت کل بپیوندی؟
فلسفه مرگ سارتر: چگونه با ترس از نیستی زندگی اصیل بسازیم؟
مرگ برای سارتر پایان قطعی است، اما در مواجهه با آن است که آزادی و مسئولیت معنا پیدا میکند. آیا تو آمادهای زندگیات را به دست خودت معنا کنی؟
سیمون دو بووار و راز آزادی زنانه در برابر مرگ
مرگ؛ جرقهای برای شور زندگی و آزادی زنانه در نگاه دو بووار، مرگ نه پایان، که فرصتیست برای زنان تا با شجاعت بیشتری زندگی کنند، قید کلیشهها را بشکنند و معنای زندگی خود را با قدرت انتخاب بسازند.
میشل فوکو؛ شکارچی خاموش قدرت در سایهی مرگ
فوکو معتقد بود مرگ در عصر مدرن بخشی از سیاست و کنترل زیستی است که زندگی را هدایت میکند و مرگ آگاهانه میتواند فرصتی برای آزادی باشد.