- نام معین
- نام خانوادگی رادمرد
- نام پدر علی
- تاریخ تولد 1381/09/22
- تاریخ وفات 1404/02/17
- اطلاعات آرامگاه سیستان و بلوچستان - زاهدان - بهشت حضرت محمد قطعه ۲۲
- آلبوم یادبود
زنده یاد شهید معین رادمرد
درباره زنده یاد
خیال واهی ام این بود فرزندم پس از مرگم برایم اشک غم ریزد
ندانستم فلک با پتکی از آهن به سختی بشکند پشت کبودم را
برایم آن یکی فرزند مانند ستونی زآهن و فولاد محکم بود
به یغما برد این دنیا معینم را و قلبم را و هم کل وجودم را
همی نفرین و صد لعنت به دنیای پس از فرزند شیرینم
معینم کو عزیزم کو تو ای تقدیر چرا بردی همه بود و نبودم را
نمی خواهم پس از دردانه فرزندم مرا جان در بدن باشد
خدایا جان من بستان علی را مرگ ده اینک شنو تو این سرودم را
معینم رفت جانم رفت عشق و هستی و تاب و توانم رفت
مرا اینک بسوزان ای خداوند جهان تا مردمان بینند دودم را
علی ام من ، منم آن رادمردی که کمر بشکسته ام از داغ فرزندم
خداوندا ز هم بگسل و بشکن قامت و این تار و پودم را
نمایش همه
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:37)ترکم نمودی و رفتی کجا؟ خداحافظ من ماندم و صد سوال و چرا خداحافظ بعد از تو زندگانی من تباه گشته است کاش می برد بهجای تو خدا مرا خداحافظ در خاک شد جسم خسته و ناتوان من وقتی سپردمت به خاک پر از جفا خداحافظ هر دم به بانگ بلند صدا می زنم تو را ...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:37)در غم فرزند خود گر من بمیرم نیست غم گر فراق و دوری فرزند ، من را کرده پیرم نیست غم من به عمر خویشتن جان کندنم را دیده ام گر که اینک مرگ را در گوشه آغوش گیرم نیست غم بیست و ششم خرداد 1404...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:37)چهل روز است من تنها ترینم ز بهر دوری عشقم غمینم چهل روز است بعد از داغ فرزند دمی شادی در این دنیا نبینم چهل روز است شد غم چیره بر من که من غمگین ترین مرد زمینم چهل روز است شد شادی من غم از این پس گوشه عزلت نشینم چهل روز است و من نالم خدا ر...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:36)می نالم و می گریم از این که پسرم رفت افسوس و صد افسوس گل نوثمرم رفت آن غنچه نشکفته که بود حاصل عمرم دردا و دریغا نشده گل ز برم رفت او بود مرا مونس جان ، تاب و توانم ای وای و صد داد که آن تاج سرم رفت در دیده من جایگهش بود و ناگه مانند یکی اشک ز...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:36)دین و دنیایم همه بر باد رفت آرزوهایم همه از یاد رفت روزگاری خانمانی داشتیم وای بر من ای خدا ای داد رفت تک معینی داشتم اندر جهان او سبک بال و رها آزاد رفت من به دنیا بهر او هستم خراب او به جاهای خوش و آباد رفت می ندانم از چه رو ترکم نمود او ک...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:35)سوء چشمم کم شده بی تابی ام هر دم شده بعد از آن یکتا گلم در خانه ام ماتم شده هی بگویند و مرا دعوت به صبرم می کنند لیک و اما زندگی بعد از معینم سم شده بس که در این سی و اندی روز اشکم رفته است چشمهایم گود همی افتاده پشتم خم شده در غم دردانه ام بشک...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:35)خدایا خدایا معینم چه شد انیس دل و همنشینم چه شد بسی ناله کردم به درگاه تو ، من که اوضاعمان خوش ببینم چه شد که باشند این خانواده سلامت از این سو به آن سو دویدم چه شد همی در خیالم معین عزیزم که بودش مرا جانشینم چه شد معین جان من او که دردانه ب...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:35)داغ جگر گوشه ام کشت مرا تا ابد ناله کنم تا به کی بنده از این بخت بد کرب و بلا رفتم و ناله زدم هر کجا پیش خدا و امام ناله بی حصر و حد که ای امام و عزیز پیش خداوندگار می سپرم دستتان اهل و عیالم ز بد حفظ نماییدشان پاک بداریدشان از ستم اهرمن از ش...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:34)سنگین ترین شکست عمر من اینک به من رسید بشکستن تمامی اجزای من اینک به من رسید در فصل خرمی و طرب، عشق و شور و حال پاییز سرد و غم آلوده ام اینک به من رسید بودم تمامی عمر خویش غافل ز حال و بعد دور فنا و شکست پشت و کمر اینک به من رسید یارب درون سینه...
علی رادمرد
سه شنبه 17 تیر 1404 (15:33)پر درد و ماتمم در هجر نو گلم در گوش من نماند آواز بلبلم رفت از دیار ما غم مانده بهر ما خواهد که بشکند از دوری اش دلم رفته قرار ما صبر است کار ما خوابم نمی برد این است مشکلم وقتی که رفت رفتم همراه او به خاک زیرا سرشت اوست از آب و از گلم یارب ک...
کاربر عزیز برای ثبت پیام تسلیت، خاطره و دلنوشته خود برای این یادبود ابتدا از این لینک وارد شده و سپس پیام خود را ثبت کنید