نیما یوشیج؛ پدر شعر نو و نگاهی نو به مرگ
نیما یوشیج، پدر شعر نو، مرگ را نه پایان، بلکه رقصی بیپایان و همراه زندگی میداند. در اشعارش، مرگ فرصتی برای بازگشت به ذات انسان و مرحلهای از تحول روح است؛ حقیقتی که با پذیرش آن، زندگی عمیقتر و زیباتر معنا مییابد.
چگونه فروغ فرخزاد مرگ را به نمادی از آزادی زنانه تبدیل کرد؟
فروغ فرخزاد، صدای جسورانه زنانه در برابر مرگ، آن را نه پایانی تلخ بلکه لحظهای از رهایی و تولدی دوباره میبیند. در شعرهایش، مرگ همچون پلی است میان ترس و امید، که زندگی را عمیقتر و معنابخشتر میکند.
احمد شاملو؛ صدای آزادی، سکوت مرگ
احمد شاملو مرگ را به میدان نبردی شاعرانه میکشاند؛ جایی که عشق، زبان، انسانیت و اعتراض، از تیرهترین لحظات نیز نوری میسازند.